Search

Wednesday, April 2, 2014

The Paradox of the way of the heart

آه از آن رخسار برق انداز خوش عیارهای

صاعقه است از برق او بر جان هر بیچارهای

چون ز پیش رشتهای در لعل چون آتش بتافت

موج زد دریای گوهر از میان خارهای

این دل صدپاره مر دربان جان را پاره داد

چون به پیش پرده آمد بهترک شد پارهای

هشت منظر شد بهشت و هر یکی چون دفتری

هشت دفتر درج بین در رقعهای رخسارهای

تا چه مرغ است این دلم چون اشتران زانو زده

یا چو اشترمرغ گرد شعله آتشخوارهای

هم دکان شد این دلم با عشقت ای کان طرب

خوش حریفی یافت او هم در دکان هم کارهای

ز آفتاب عشق تو ذرات جانها شد چو ماه

وز سعادت در فلک هر ساعتی استارهای

نقش تو نادیده و یک یک حکایت میکند

چون مسیح از نور مریم روح در گهوارهای

شمس تبریزی تناقض چیست در احوال دل
Shams of Tabriz - what is this paradox in the way of the heart?
هم مقیم عشق باشد هم ز عشق آوارهای
Both residing in love and yet exiled from love



No comments: