ترک معشوقی کن و کن عاشقی
Let go of everything associated with being the beloved, be a lover
Let go of everything associated with being the beloved, be a lover
ای گمان برده که خوب و فایقی
You think highly of yourself - that you can overcome anything
You think highly of yourself - that you can overcome anything
ای که در معنی ز شب خامشتری
As far as inner meaning is concerned you are quieter than the night
As far as inner meaning is concerned you are quieter than the night
گفت خود را چند جویی مشتری
For how long are you going to try to sell yourself?
For how long are you going to try to sell yourself?
سر بجنبانند پیشت بهر تو
They nod their heads when they are in your presence
They nod their heads when they are in your presence
رفت در سودای ایشان دهر تو
They forget about you when they are away
They forget about you when they are away
تو مرا گویی حسد اندر مپیچ
چه حسد آرد کسی از فوت هیچ
هست تعلیم خسان ای چشمشوخ
همچو نقش خرد کردن بر کلوخ
خویش را تعلیم کن عشق و نظر
که آن بود چون نقش فی جرم الحجر
نفس تو با تست شاگرد وفا
غیر فانی شد کجا جویی کجا
تا کنی مر غیر را حبر و سنی
خویش را بدخو و خالی میکنی
متصل چون شد دلت با آن عدن
هین بگو مهراس از خالی شدن
امر قل زین آمدش کای راستین
No comments:
Post a Comment