باز چون گل سوی گلشن میروی
You are going towards the flower garden, like a flower
با توام گر چه که بیمن میروی
Even if you are going without me
I am still with you
صدزبان شد سوسن اندر شرح تو
The Susan flower tried to describe you
And each tongue became one of its hundred petals
گلرخا خوش سوی سوسن میروی
blessed you go to the sussan flower
Your beautiful face as if a flower
سوی مستان با دو لعل می فروش
از برای باده دادن میروی
شاهدان استاره وار اندر پیت
تو بکش چون ماه روشن میروی
در کی خواهی آتشی دیگر زدن
با دل چون سنگ و آهن میروی
آفتابا ذرهام رقصان تو
پیش تو چون سوی روزن میروی
تا درآرد شمس تبریزی به چشم
سرمه وار ای دل به هاون میروی
No comments:
Post a Comment