Search

Tuesday, December 16, 2014

Show me your shining face

بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
Show me your face for I desire the orchard and flower garden
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
Open your lips for I desire abundant sweetness
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
Let the sun of your kindness 
Come forth from behind the clouds
کان چهره مشعشع تابانم آرزوست
That glittering shine of your face, I yearn for 
بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز
When I am around you I hear music 
باز آمدم که ساعد سلطانم آرزوست
I come to you again for I seek royal presence
گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو
Playing hard to get , you coyly asked me not to bother you , to leave
آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
Your saying "stop bothering me, leave !" is what I yearn for
وان دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست
You say the king is not home, so begone 
وان ناز و باز و تندی دربانم آرزوست
That coy reproach of the doorperson is what I yearn for
در دست هر کی هست ز خوبی قراضه هاست
آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست
این نان و آب چرخ چو سیلست بیوفا
من ماهیم نهنگم عمانم آرزوست
یعقوب وار وااسفاها همیزنم
دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
والله که شهر بیتو مرا حبس میشود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او
آن نور روی موسی عمرانم آرزوست
زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول
آنهای هوی و نعره مستانم آرزوست
گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام
مهرست بر دهانم و افغانم آرزوست
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت مینشود جستهایم ما
گفت آنک یافت مینشود آنم آرزوست
هر چند مفلسم نپذیرم عقیق خرد
کان عقیق نادر ارزانم آرزوست
پنهان ز دیدهها و همه دیدهها از اوست
آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست
خود کار من گذشت ز هر آرزو و آز
از کان و از مکان پی ارکانم آرزوست
گوشم شنید قصه ایمان و مست شد
کو قسم چشم صورت ایمانم آرزوست
یک دست جام باده و یک دست جعد یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
میگوید آن رباب که مردم ز انتظار
دست و کنار و زخمه عثمانم آرزوست
من هم رباب عشقم و عشقم ربابیست
وان لطفهای زخمه رحمانم آرزوست
باقی این غزل را ای مطرب ظریف
زین سان همیشمار که زین سانم آرزوست
بنمای شمس مفخر تبریز رو ز شرق
من هدهدم حضور سلیمانم آرزوست