Search

Sunday, December 4, 2011

Look straight and you will see the Moon

پادشاهی دو غلام ارزان خرید
با یکی زان دو سخن گفت و شنید
یافتش زیرکدل و شیرین جواب
از لب شکر چه زاید شکرآب

آدمی مخفیست در زیر زبان
People are hiding under their tongues!
این زبان پردهست بر درگاه جان
Your tongue is the curtain of the threshold of your being i
چونک بادی پرده را در هم کشید
A gust parts the curtain
سر صحن خانه شد بر ما پدید
Revealing to us the hidden recesses of the house
کاندر آن خانه گهر یا گندمست
Showing whether inside stores gems or mere wheat!
گنج زر یا جمله مار و کزدمست
Is there golden treasure or serpents and scorpions ?
یا درو گنجست و ماری بر کران
Or is there a serpent outside guarding the treasure ?
زانک نبود گنج زر بی پاسبان
For there is no treasure without a guard
بی تامل او سخن گفتی چنان
Rashly he uttered these words
کز پس پانصد تامل دیگران
Others would have waited and thought about what they were going to say, five hundred times more
گفتیی در باطنش دریاستی
You said there was an ocean within him
جمله دریا گوهر گویاستی
you said the whole ocean was jewel filled
نور هر گوهر کزو تابان شدی

حق و باطل را ازو فرقان شدی

نور فرقان فرق کردی بهر ما
ذره ذره حق و باطل را جدا
نور گوهر نور چشم ما شدی
هم سال و هم جواب از ما بدی
چشم کژ کردی دو دیدی قرص ماه
چون سالست این نظر در اشتباه
راست گردان چشم را در ماهتاب
تا یکی بینی تو مه را نک جواب
فکرتت که کژ مبین نیکو نگر
هست هم نور و شعاع آن گهر

هر جوابی کان ز گوش آید بدل
چشم گفت از من شنو آن را بهل

گوش دلالهست و چشم اهل وصال
چشم صاحب حال و گوش اصحاب قال

در شنود گوش تبدیل صفات
در عیان دیدهها تبدیل ذات

ز آتش ار علمت یقین شد از سخن
پختگی جو در یقین منزل مکن

تا نسوزی نیست آن عین الیقین
Until you burn
You will not gain the science of certainty
این یقین خواهی در آتش در نشین
If it's certainty you seek then sit within the fire!
گوش چون نافذ بود دیده شود
ورنه قل در گوش پیچیده شود
این سخن پایان ندارد باز گرد
تا که شه با آن غلامانش چه کرد


No comments: